معنی فارسی circumstantialities
B2چندین مورد یا وضعیت مربوط به شرایط خاص که میتوانند بر یک موضوع تأثیر بگذارند.
Various details or conditions surrounding a specific event or situation.
- NOUN
example
معنی(example):
جزئیات مربوط به این رویداد بسیار دقیق بود.
مثال:
The circumstantialities of the event were quite elaborate.
معنی(example):
عوامل مختلف ممکن است نتیجهی تصمیمات را تغییر دهند.
مثال:
Different circumstantialities can change the outcome of decisions.
معنی فارسی کلمه circumstantialities
:
چندین مورد یا وضعیت مربوط به شرایط خاص که میتوانند بر یک موضوع تأثیر بگذارند.