معنی فارسی clockless
B1بدون ساعت، به معنای عدم وجود ساعت یا زمان سنج.
Without a clock; lacking a device that measures time.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
در دنیای بدون ساعت، ما به خورشید اتکا میکنیم.
مثال:
In a clockless world, we would rely on the sun.
معنی(example):
بدون ساعت بودن میتواند آزادی بخش باشد.
مثال:
Being clockless can feel freeing.
معنی فارسی کلمه clockless
:
بدون ساعت، به معنای عدم وجود ساعت یا زمان سنج.