معنی فارسی coanimate
B1به زندگی آوردن یا فعال کردن چیزها به صورت مشترک.
To animate or bring to life in a collaborative manner.
- VERB
example
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند ایدههای خود را برای پروژه به طور مشترک به زندگی بکشند.
مثال:
They decided to coanimate their ideas for the project.
معنی(example):
از طریق تلاشهای مشترک، تیم شخصیتها را زنده کرد.
مثال:
Through coanimate efforts, the team brought the characters to life.
معنی فارسی کلمه coanimate
:
به زندگی آوردن یا فعال کردن چیزها به صورت مشترک.