معنی فارسی coannex
B1متصل کردن دو یا چند چیز به یکدیگر به طور مشترک.
To join or connect several entities or items together collectively.
- VERB
example
معنی(example):
طرح این بود که دو ملک را برای استفاده بهتر به هم متصل کنند.
مثال:
The plan was to coannex the two properties for better use.
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند منابع خود را برای به حداکثر رساندن کارایی به هم متصل کنند.
مثال:
They decided to coannex their resources to maximize efficiency.
معنی فارسی کلمه coannex
:
متصل کردن دو یا چند چیز به یکدیگر به طور مشترک.