معنی فارسی coannexed
B1زمینها یا قلمروهایی که به صورت مشترک متصل شدهاند.
Lands or territories that have been joined or combined together.
- VERB
example
معنی(example):
زمینهای متصل شده به یک جامعه واحد تبدیل شدند.
مثال:
The coannexed lands were developed into a single community.
معنی(example):
آنها شرایطی را برای قلمروهای متصل شده مذاکره کردند.
مثال:
They negotiated terms for the coannexed territories.
معنی فارسی کلمه coannexed
:
زمینها یا قلمروهایی که به صورت مشترک متصل شدهاند.