معنی فارسی coercibleness

B1

خاصیت وادارسازی، ویژگی‌ای که در آن فرد یا سیاسی می‌تواند دیگران را تحت فشار قرار دهد.

The quality of being coercible; the extent to which individuals can be compelled to act.

example
معنی(example):

قابلیت وادارسازی این سیاست سوالات اخلاقی را به وجود آورد.

مثال:

The coercibleness of the policy raised ethical questions.

معنی(example):

مباحث درباره قابلیت وادارسازی در بحث‌های قانونی رایج است.

مثال:

Debates about coercibleness are common in legal discussions.

معنی فارسی کلمه coercibleness

: معنی coercibleness به فارسی

خاصیت وادارسازی، ویژگی‌ای که در آن فرد یا سیاسی می‌تواند دیگران را تحت فشار قرار دهد.