معنی فارسی coercionist
B2شخصی که از تکنیکهای زورگویی برای کنترل یا تحت فشار قرار دادن دیگران استفاده میکند.
A person who employs coercion to influence others' actions or decisions.
- NOUN
example
معنی(example):
زورگو برای منافع شخصی دیگران را دستکاری میکند.
مثال:
The coercionist works to manipulate others for personal gain.
معنی(example):
برچسب شدن به عنوان زورگو میتواند به شهرت یک فرد آسیب برساند.
مثال:
Being labeled a coercionist can damage one's reputation.
معنی فارسی کلمه coercionist
:
شخصی که از تکنیکهای زورگویی برای کنترل یا تحت فشار قرار دادن دیگران استفاده میکند.