معنی فارسی cogida
B1گرفتن یا به دام انداختن در زمینه حیواناتی مثل گاو، به ویژه در مناسبتهای جشن.
The act of catching or capturing, particularly in the context of bullfighting.
- NOUN
example
معنی(example):
گرفتن گاو، یک رویداد شگفتانگیز در جشن بود.
مثال:
The cogida of the bull was a surprising event at the fiesta.
معنی(example):
شاهد گرفتن گاو بودن هم هیجانانگیز و هم ترسناک بود.
مثال:
Witnessing the cogida was both thrilling and terrifying.
معنی فارسی کلمه cogida
:
گرفتن یا به دام انداختن در زمینه حیواناتی مثل گاو، به ویژه در مناسبتهای جشن.