معنی فارسی cohesible

B2

خویشاوندی، خصوصیت مواد و اجزایی که به خوبی با یکدیگر پیوسته و ارتباط مستقیم دارند.

Having the property of being able to stick together or form a unified whole.

example
معنی(example):

پارچه چسبناک است و به خوبی کنار هم نگه می‌دارد.

مثال:

The fabric is cohesible and holds together well.

معنی(example):

مواد چسبناک در ساخت و ساز مهم هستند.

مثال:

Cohesible materials are important in construction.

معنی فارسی کلمه cohesible

: معنی cohesible به فارسی

خویشاوندی، خصوصیت مواد و اجزایی که به خوبی با یکدیگر پیوسته و ارتباط مستقیم دارند.