معنی فارسی collatable
B1چیزی که بتوان آن را جمعآوری یا گروهبندی کرد.
Capable of being collected or organized into a group.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اطلاعات قابل جمعآوری هستند و تحلیل آنها آسان است.
مثال:
The data is collatable, making it easy to analyze.
معنی(example):
فقط اعداد قابل جمع میتوانند با هم جمع شوند.
مثال:
Only collatable numbers can be added together.
معنی فارسی کلمه collatable
:
چیزی که بتوان آن را جمعآوری یا گروهبندی کرد.