معنی فارسی collateralness
B1کیفیت یا حالت تضامینی بودن، به معنی وجود تضمین یا امنیت.
The quality or state of being collateral; providing security or assurance.
- NOUN
example
معنی(example):
خاصیت تضامینی این توافق، امنیت را برای هر دو طرف فراهم کرد.
مثال:
The collateralness of their agreement provided security for both parties.
معنی(example):
در کسب و کار، خاصیت تضامینی می‌تواند اعتماد بین شرکت‌ها را افزایش دهد.
مثال:
In business, collateralness can enhance trust between companies.
معنی فارسی کلمه collateralness
:
کیفیت یا حالت تضامینی بودن، به معنی وجود تضمین یا امنیت.
