معنی فارسی collineation
B2عملیه یا ویژگی همراستا بودن نقاط.
A mapping of points in space that preserves collinearity.
- NOUN
example
معنی(example):
همراستایی یک مفهوم مهم در هندسه پروژهای است.
مثال:
Collineation is an important concept in projective geometry.
معنی(example):
درک همراستایی در مطالعات پیشرفته هندسه کمک میکند.
مثال:
Understanding collineation helps in advanced studies of geometry.
معنی فارسی کلمه collineation
:
عملیه یا ویژگی همراستا بودن نقاط.
