معنی فارسی commonplaceism
B1شایعگرایی، حالتی که در آن افکار یا ایدههای عادی و معمولی غالب میشوند و تفکر خلاق متوقف میشود.
The practice or state of accepting common opinions or beliefs without critical examination.
- NOUN
example
معنی(example):
شایعگرایی غالباً به کمبود تفکر خلاق منجر میشود.
مثال:
Commonplaceism often leads to a lack of original thinking.
معنی(example):
خطرات شایعگرایی در جوامع سفت و سخت قابل مشاهده است.
مثال:
The dangers of commonplaceism can be seen in rigid societies.
معنی فارسی کلمه commonplaceism
:
شایعگرایی، حالتی که در آن افکار یا ایدههای عادی و معمولی غالب میشوند و تفکر خلاق متوقف میشود.