معنی فارسی commot

B1

تحت تأثیر قرار دادن، برانگیختن احساسات یا واکنش‌ها.

To disturb or excite emotions in someone.

example
معنی(example):

بازیگر به قدری قدرتمند عمل کرد که به نظر می‌رسید تماشاگران را تحت تأثیر قرار دهد.

مثال:

The actor's performance was so powerful it seemed to commot the audience.

معنی(example):

خبر طوفان شروع به تأثیرگذاری بر جامعه کرد.

مثال:

The news about the storm began to commot the community.

معنی فارسی کلمه commot

: معنی commot به فارسی

تحت تأثیر قرار دادن، برانگیختن احساسات یا واکنش‌ها.