معنی فارسی complacential

B1

خودراضی، در مورد شخص یا نگرشی که نسبت به وضعیت خود راضی و بی‌اعتنا است.

Having an excessive pride in oneself or one’s achievements; self-satisfied.

example
معنی(example):

نگرش خودراضی او باعث شد که مشکلات را نبیند.

مثال:

His complacential attitude made it hard for him to see the problems.

معنی(example):

او به مسائل کار با رویکردی خودراضی نزدیک شد.

مثال:

She took a complacential approach to the issues at work.

معنی فارسی کلمه complacential

: معنی complacential به فارسی

خودراضی، در مورد شخص یا نگرشی که نسبت به وضعیت خود راضی و بی‌اعتنا است.