معنی فارسی complexionist
B1شخصی که در زمینهٔ رنگ پوست و سلامت آن تخصص دارد.
A person specializing in skin color and care.
- NOUN
example
معنی(example):
متخصص رنگ پوست نکاتی دربارهٔ مراقبت از پوست ارائه داد.
مثال:
The complexionist gave advice on how to take care of your skin.
معنی(example):
بهعنوان یک متخصص رنگ پوست، او به خاطر دانش کارشناسانهاش مورد استقبال قرار گرفت.
مثال:
As a complexionist, she was sought after for her expert knowledge.
معنی فارسی کلمه complexionist
:
شخصی که در زمینهٔ رنگ پوست و سلامت آن تخصص دارد.