معنی فارسی composal

B1

ترکیب به عمل یا فرآیند آماده‌سازی یا جمع‌آوری اجزا برای ساخت یک کل اشاره دارد.

The act or process of composing or putting together parts to form a whole.

example
معنی(example):

ترکیب تیم بسیار مؤثر بود.

مثال:

The composal of the team was quite effective.

معنی(example):

ترکیب ایده‌های او به نتیجه‌ای موفقیت‌آمیز منجر شد.

مثال:

His composal of ideas led to a successful outcome.

معنی فارسی کلمه composal

: معنی composal به فارسی

ترکیب به عمل یا فرآیند آماده‌سازی یا جمع‌آوری اجزا برای ساخت یک کل اشاره دارد.