معنی فارسی compromitted
B1به خطر افتاده، به معنای اینکه امنیت اطلاعات یا منابع از بین رفته است.
Having been put at risk or exposed to danger.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دادهها به دلیل نشت امنیتی به خطر افتادند.
مثال:
The data was compromitted due to a security breach.
معنی(example):
آنها نگران بودند که اطلاعات به خطر افتاده باشد.
مثال:
They feared the information had been compromitted.
معنی فارسی کلمه compromitted
:
به خطر افتاده، به معنای اینکه امنیت اطلاعات یا منابع از بین رفته است.