معنی فارسی concatenator
B1پیوند دهنده، ابزاری برای اتصال یا ترکیب عناصر مختلف.
An entity or function that joins together; especially a joiner of data.
- NOUN
example
معنی(example):
پیوند دهنده دو رشته متن را به هم متصل میکند.
مثال:
The concatenator joins two strings of text.
معنی(example):
در برنامهنویسی، پیوند دهنده در دستکاری دادهها ضروری است.
مثال:
In programming, a concatenator is essential for data manipulation.
معنی فارسی کلمه concatenator
:
پیوند دهنده، ابزاری برای اتصال یا ترکیب عناصر مختلف.