معنی فارسی concertizer

B1

کنسرت ساز، کسی که برای اجرای موسیقی در یک کنسرت یا نمایش زنده، تنظیمات و سازبندی‌های ویژه‌ای را انجام می‌دهد.

A person who arranges music for a concert performance.

example
معنی(example):

کنسرت ساز تجربه‌ای منحصر به فرد برای تماشاگران ایجاد کرد.

مثال:

The concertizer created a unique experience for the audience.

معنی(example):

به عنوان یک کنسرت ساز، او اجرا را متناسب با محل برگزاری تنظیم کرد.

مثال:

As a concertizer, he tailored the performance to fit the venue.

معنی فارسی کلمه concertizer

: معنی concertizer به فارسی

کنسرت ساز، کسی که برای اجرای موسیقی در یک کنسرت یا نمایش زنده، تنظیمات و سازبندی‌های ویژه‌ای را انجام می‌دهد.