معنی فارسی concluder

B1

شخصی که نتایج را جمع‌بندی می‌کند و به نتیجه‌گیری می‌رسد.

One who concludes or draws conclusions.

example
معنی(example):

جمع‌بندی‌کننده در جلسه یک بیانیه نهایی قوی ارائه کرد.

مثال:

The concluder in the meeting made a strong final statement.

معنی(example):

به عنوان یک جمع‌بندی‌کننده، او نکات اصلی را به‌طور مؤثری خلاصه کرد.

مثال:

As a concluder, he summarized the main points effectively.

معنی فارسی کلمه concluder

: معنی concluder به فارسی

شخصی که نتایج را جمع‌بندی می‌کند و به نتیجه‌گیری می‌رسد.