معنی فارسی confiners

B1

افرادی که محدودیت‌هایی را بر اعمال یا رفتار دیگران وضع می‌کنند.

Those who confine or restrict; people who impose limits.

example
معنی(example):

محدودکنندگان پروژه در مورد مهلت‌ها سخت‌گیر بودند.

مثال:

The confiners of the project were strict about deadlines.

معنی(example):

تاریخ‌نگاران اغلب به عنوان محدودکنندگان روایت‌ها دیده می‌شوند.

مثال:

Historians are often seen as confiners of narratives.

معنی فارسی کلمه confiners

: معنی confiners به فارسی

افرادی که محدودیت‌هایی را بر اعمال یا رفتار دیگران وضع می‌کنند.