معنی فارسی congenite
B1فردی که با ویژگیها یا شرایط خاصی از بدو تولد وجود دارد.
A person born with particular characteristics.
- NOUN
example
معنی(example):
اصطلاح کونژنت به کسی اشاره دارد که با ویژگیهای خاصی به دنیا آمده است.
مثال:
The term congenite refers to someone born with certain traits.
معنی(example):
داشتن وضعیت کونژنت میتواند چالشهای مختلفی را به همراه داشته باشد.
مثال:
Being a congenite can involve various challenges.
معنی فارسی کلمه congenite
:
فردی که با ویژگیها یا شرایط خاصی از بدو تولد وجود دارد.