معنی فارسی conglobated

B1

به وضعیتی اشاره دارد که مواد مختلف به صورت توده‌ای یا خوشه‌ای قرار گرفته‌اند.

Referring to a state where various materials are clustered or aggregated together.

example
معنی(example):

مواد همگرا شده برای اطمینان از دقت آزمایش حذف شدند.

مثال:

The conglobated substances were removed to ensure the experiment's accuracy.

معنی(example):

نمونه‌های مواد همگرا شده برای خواص شیمیایی آن‌ها مورد بررسی قرار گرفت.

مثال:

Samples of conglobated materials were analyzed for their chemical properties.

معنی فارسی کلمه conglobated

: معنی conglobated به فارسی

به وضعیتی اشاره دارد که مواد مختلف به صورت توده‌ای یا خوشه‌ای قرار گرفته‌اند.