معنی فارسی connatal

B1

به عوامل یا ویژگی‌هایی اشاره دارد که به هنگام تولد وجود دارند.

Relating to or existing at the time of birth.

example
معنی(example):

پیوند تازه‌زاد بین دوقلوها معمولاً بسیار قوی است.

مثال:

The connatal bond between twins is often very strong.

معنی(example):

عوامل تازه‌زاد وجود دارند که بر سلامتی تأثیر می‌گذارند.

مثال:

There are connatal factors that influence health.

معنی فارسی کلمه connatal

: معنی connatal به فارسی

به عوامل یا ویژگی‌هایی اشاره دارد که به هنگام تولد وجود دارند.