معنی فارسی continuable
B1قابل ادامه، اشاره به حالتی دارد که یک فعالیت یا مکالمه میتواند بدون اختلال ادامه یابد.
Able to be continued or resumed.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
برخی از وظایف حتی بعد از یک وقفه قابل ادامه هستند.
مثال:
Some tasks are continuable even after a break.
معنی(example):
این بحث در زمان دیگری قابل ادامه یافتن بود.
مثال:
The discussion was found to be continuable at a later time.
معنی فارسی کلمه continuable
:
قابل ادامه، اشاره به حالتی دارد که یک فعالیت یا مکالمه میتواند بدون اختلال ادامه یابد.