معنی فارسی continuality

C1

ثبات، حالتی که چیزی به طور مداوم یا بدون وقفه در حال وقوع است.

The quality of being continual or ongoing without interruption.

example
معنی(example):

ثبات تلاش‌های او قابل ستایش بود.

مثال:

The continuality of his efforts was commendable.

معنی(example):

ثبات خدمات رضایت مشتری را تضمین می‌کند.

مثال:

The continuality of the service ensures customer satisfaction.

معنی فارسی کلمه continuality

: معنی continuality به فارسی

ثبات، حالتی که چیزی به طور مداوم یا بدون وقفه در حال وقوع است.