معنی فارسی continuancy
B1استمرار، حالتی که چیزی به طور مداوم و بدون قطع شدن ادامه پیدا میکند.
The state of being continuous or ongoing.
- NOUN
example
معنی(example):
پایداری پروژه برای موفقیت آن حیاتی است.
مثال:
The continuancy of the project is crucial for its success.
معنی(example):
حفظ پیوستگی عملیات ضروری است.
مثال:
Maintaining the continuancy of operations is essential.
معنی فارسی کلمه continuancy
:
استمرار، حالتی که چیزی به طور مداوم و بدون قطع شدن ادامه پیدا میکند.