معنی فارسی contortionistic
B2دفرمهای، به معنای مربوط به یا مرتبط با دفرمه شدن.
Relating to the art of contortion; exceptionally flexible.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تواناییهای دفرمهای او همه را در سیرک شگفتزده کرد.
مثال:
Her contortionistic abilities amazed everyone at the circus.
معنی(example):
او به شدت تمرین کرد تا مهارتهای دفرمهای خود را به کمال برساند.
مثال:
He trained hard to perfect his contortionistic skills.
معنی فارسی کلمه contortionistic
:
دفرمهای، به معنای مربوط به یا مرتبط با دفرمه شدن.