معنی فارسی conversationalism
B2سبکی از نوشتن یا گفتن که از گفتگوی روزمره و طبیعی الهام میگیرد.
A style or technique in writing or speech that emphasizes natural conversational language.
- NOUN
example
معنی(example):
استفاده نویسنده از گفتگویی بودن باعث شد کتاب قابل ارتباط باشد.
مثال:
The author's use of conversationalism made the book relatable.
معنی(example):
گفتگویی بودن در نوشتن به خوانندگان کمک میکند که احساس ارتباط بیشتری با شخصیتها داشته باشند.
مثال:
Conversationalism in writing helps readers feel more connected to the characters.
معنی فارسی کلمه conversationalism
:
سبکی از نوشتن یا گفتن که از گفتگوی روزمره و طبیعی الهام میگیرد.