معنی فارسی coplanarities
B1مجموعههایی از ویژگیهای همسطحی که بین اشیاء یا نقاط مختلف وجود دارد.
The characteristics of being coplanar in various contexts.
- NOUN
example
معنی(example):
دانشمند همسطحیها را در ابعاد مختلف مطالعه کرد.
مثال:
The scientist studied coplanarities in multiple dimensions.
معنی(example):
همسطحیهای مختلف میتوانند بر نتایج آزمایش تأثیر بگذارند.
مثال:
Different coplanarities can affect the results of the experiment.
معنی فارسی کلمه coplanarities
:
مجموعههایی از ویژگیهای همسطحی که بین اشیاء یا نقاط مختلف وجود دارد.