معنی فارسی corporealness

B2

وجود جسمانی به ویژگی‌های مادی و فیزیکی موجودات اشاره دارد که باعث احساس واقعی بودن آنها می‌شود.

The quality of being physical or having a material existence.

example
معنی(example):

وجود جسمانی مجسمه باعث شد که به نظر واقعی بیاید.

مثال:

The corporealness of the statue made it seem lifelike.

معنی(example):

در فلسفه، وجود جسمانی به جنبه‌های ملموس هستی اشاره دارد.

مثال:

In philosophy, corporealness refers to the tangible aspects of existence.

معنی فارسی کلمه corporealness

: معنی corporealness به فارسی

وجود جسمانی به ویژگی‌های مادی و فیزیکی موجودات اشاره دارد که باعث احساس واقعی بودن آنها می‌شود.