معنی فارسی cosingular

B1

اصطلاحی برای اشاره به حالتی که یک چیز به صورت مجزا یا خاص وجود دارد.

Referring to something that is unique or exists as a single entity.

example
معنی(example):

طبیعت تنها و خاص پروژه آن را بی‌نظیر کرد.

مثال:

The cosingular nature of the project made it unique.

معنی(example):

او معتقد بود که ایده‌های خاص می‌توانند به نوآوری منجر شوند.

مثال:

He believed that cosingular ideas could lead to innovation.

معنی فارسی کلمه cosingular

: معنی cosingular به فارسی

اصطلاحی برای اشاره به حالتی که یک چیز به صورت مجزا یا خاص وجود دارد.