معنی فارسی cosins
B1تابع ریاضی که نسبت ضلع مجاور به زاویه را در مثلثهای راست میدهد.
The cosine of an angle; a fundamental trigonometric function.
- NOUN
example
معنی(example):
کوسینوسهای زوایا در محاسبات استفاده شدند.
مثال:
The cosins of the angles were used in the calculations.
معنی(example):
شما در کلاسهای مثلثات درباره کوسینوسها یاد میگیرید.
مثال:
You learn about cosins in trigonometry classes.
معنی فارسی کلمه cosins
:
تابع ریاضی که نسبت ضلع مجاور به زاویه را در مثلثهای راست میدهد.