معنی فارسی couchette
B1یک نوع خوابگاه کوچک در قطار، معمولاً شامل تخت خوابهای دو سطحی.
A small sleeping compartment in a train, typically with bunk beds.
- noun
noun
معنی(noun):
A couch.
معنی(noun):
A compartment on a passenger train having berths for sleeping.
معنی(noun):
A berth in such a compartment.
example
معنی(example):
ما یک تخت خواب برای سفر شبانهمان در قطار رزرو کردیم.
مثال:
We booked a couchette for our overnight train journey.
معنی(example):
تخت خواب کوچک بود اما بسیار راحت بود.
مثال:
The couchette was small but very cozy.
معنی فارسی کلمه couchette
:
یک نوع خوابگاه کوچک در قطار، معمولاً شامل تخت خوابهای دو سطحی.