معنی فارسی countercraft

B2

تکنیک‌ها یا مهارت‌هایی که برای فریب یا گمراه کردن دیگران به کار می‌روند.

Techniques or skills used to deceive or mislead others.

example
معنی(example):

جاسوس از هنر معکوس برای فریب دادن دشمنانش استفاده کرد.

مثال:

The spy used countercraft to deceive his enemies.

معنی(example):

هنر معکوس در عملیات‌های اطلاعاتی ضروری است.

مثال:

Countercraft is essential in intelligence operations.

معنی فارسی کلمه countercraft

: معنی countercraft به فارسی

تکنیک‌ها یا مهارت‌هایی که برای فریب یا گمراه کردن دیگران به کار می‌روند.