معنی فارسی counterdevelopment

B1

توسعه‌ای که در مقابل یک توسعه دیگر یا روند منفی است.

Development that opposes or counters another development or trend.

example
معنی(example):

آنها استراتژی‌های مخالف توسعه را برای کاهش خطرات شناسایی کردند.

مثال:

They identified counterdevelopment strategies to mitigate risks.

معنی(example):

تلاش‌های مخالف توسعه بر پایداری تمرکز داشت.

مثال:

Counterdevelopment efforts focused on sustainability.

معنی فارسی کلمه counterdevelopment

: معنی counterdevelopment به فارسی

توسعه‌ای که در مقابل یک توسعه دیگر یا روند منفی است.