معنی فارسی countershafting
B2سیستمی در تجهیزات مکانیکی که انتقال نیرو را در میان اجزای مختلف مدیریت میکند.
A mechanism in machinery used to transfer power by reducing or changing the direction of rotation.
- NOUN
example
معنی(example):
مکانیک اهمیت شافت معکوس در ماشینها را توضیح داد.
مثال:
The mechanic explained the importance of countershafting in machinery.
معنی(example):
شافت معکوس کمک میکند تا توان به طور مؤثرتری توزیع شود.
مثال:
Countershafting helps distribute power more efficiently.
معنی فارسی کلمه countershafting
:
سیستمی در تجهیزات مکانیکی که انتقال نیرو را در میان اجزای مختلف مدیریت میکند.