معنی فارسی counterstimulation
B1فرآیند تحریک معکوس برای هدف مشخصی که به بهبود کارایی یا تسهیل در یک حوزه کمک میکند.
The act of providing stimulation that counters an existing state or condition for improvement or response.
- NOUN
example
معنی(example):
تحریک معکوس میتواند برای بهبود عملکرد در ورزشها استفاده شود.
مثال:
Counterstimulation can be used to enhance performance in athletics.
معنی(example):
روان درمانگران ممکن است از تکنیکهای تحریک معکوس برای سلامت روان استفاده کنند.
مثال:
Therapists may apply counterstimulation techniques for mental health.
معنی فارسی کلمه counterstimulation
:
فرآیند تحریک معکوس برای هدف مشخصی که به بهبود کارایی یا تسهیل در یک حوزه کمک میکند.