معنی فارسی counterstock

B1

تنظیم موجودی، فرآیندی که در آن موجودی به صورت پیشگیرانه برای پاسخگویی به تقاضاها تنظیم می‌شود.

The practice of maintaining a stock of goods where inventory levels are adjusted proactively to meet demand.

example
معنی(example):

شرکت تصمیم گرفت تا موجودی خود را برای پاسخگویی به تقاضا تنظیم کند.

مثال:

The company decided to counterstock its inventory to meet demand.

معنی(example):

آنها از استراتژی‌های تنظیم موجودی برای اطمینان از در دسترس بودن محصولات استفاده کردند.

مثال:

They used counterstock strategies to ensure product availability.

معنی فارسی کلمه counterstock

: معنی counterstock به فارسی

تنظیم موجودی، فرآیندی که در آن موجودی به صورت پیشگیرانه برای پاسخگویی به تقاضاها تنظیم می‌شود.