معنی فارسی crapon

B1

قرار دادن سرپوش یا پوششی بر روی یک موضوع.

To cover up or hide something, often used in a figurative sense.

example
معنی(example):

او سعی کرد روی آن تصمیم بد سرپوش بگذارد.

مثال:

He tried to crapon that bad decision.

معنی(example):

دیگر درباره اشتباهاتت سرپوش نگذار و فقط سعی کن بهتر شوی.

مثال:

Stop crapon about your mistakes and just try to improve.

معنی فارسی کلمه crapon

: معنی crapon به فارسی

قرار دادن سرپوش یا پوششی بر روی یک موضوع.