معنی فارسی crawlier

B1

کلاوی‌تر، نوعی موجود که معمولاً نسبت به دیگر گونه‌های کلاوی مشخص‌تر و جذاب‌تر به نظر می‌رسد.

A term used to describe a variant of a crawlie that has distinct characteristics.

example
معنی(example):

حشره کلاوی به دلیل رنگ‌های روشنش آسان‌تر شناسایی می‌شد.

مثال:

The crawlier insect was easier to spot because of its bright colors.

معنی(example):

در برخی مناطق، انواع کلاوی به خاطر الگوهای منحصر به فردشان شناخته شده‌اند.

مثال:

In some regions, the crawlier varieties are known for their unique patterns.

معنی فارسی کلمه crawlier

: معنی crawlier به فارسی

کلاوی‌تر، نوعی موجود که معمولاً نسبت به دیگر گونه‌های کلاوی مشخص‌تر و جذاب‌تر به نظر می‌رسد.