معنی فارسی crawlway
B1راه خزنده، فضایی باریک و کم ارتفاع که برای عبور و مرور استفاده میشود.
A narrow passageway designed for crawling.
- NOUN
example
معنی(example):
راه خزنده در خانه دسترسی آسان به لولهکشی را فراهم کرد.
مثال:
The crawlway in the house allowed for easy access to the plumbing.
معنی(example):
او از طریق راه خزنده باریک برای رسیدن به سمت دیگر عبور کرد.
مثال:
He squeezed through the narrow crawlway to get to the other side.
معنی فارسی کلمه crawlway
:
راه خزنده، فضایی باریک و کم ارتفاع که برای عبور و مرور استفاده میشود.