معنی فارسی cruors

B1

قطع‌های تزئینی یا شکل‌های کوچک استفاده شده در غذای آماده.

Decorative cuts or small shapes used in prepared food.

example
معنی(example):

این غذا با قوطرهایی از سبزیجات مختلف تزئین شده بود.

مثال:

The dish was adorned with cruors of various herbs.

معنی(example):

او به خاطر استفاده از قوطرها در آشپزی خود شناخته شده است.

مثال:

He's known for using cruors in his cooking.

معنی فارسی کلمه cruors

: معنی cruors به فارسی

قطع‌های تزئینی یا شکل‌های کوچک استفاده شده در غذای آماده.