معنی فارسی crup
B1صدای ناگهانی یا پدیدهای غیرمنتظره که ممکن است در شرایط خاصی رخ دهد.
A sudden sound or unexpected phenomenon that may occur in certain situations.
- OTHER
example
معنی(example):
گربه وقتی ترسید صدایی مانند crup ایجاد کرد.
مثال:
The cat made a sound like a crup when startled.
معنی(example):
یک صدای ناگهانی crup اتاق آرام را پر کرد.
مثال:
A sudden crup filled the quiet room.
معنی فارسی کلمه crup
:
صدای ناگهانی یا پدیدهای غیرمنتظره که ممکن است در شرایط خاصی رخ دهد.