معنی فارسی cubi

B1

شکل هندسی سه‌بعدی با شش وجه که همه‌ی آنها مربع است.

A three-dimensional geometric shape with six square faces.

example
معنی(example):

شکل مکعب در ریاضیات به‌طور رایج استفاده می‌شود.

مثال:

The cubi shape is commonly used in mathematics.

معنی(example):

هنرمندان گاهی از اشکال مکعبی در مجسمه‌های خود استفاده می‌کنند.

مثال:

Artists sometimes use cubi forms in their sculptures.

معنی فارسی کلمه cubi

: معنی cubi به فارسی

شکل هندسی سه‌بعدی با شش وجه که همه‌ی آنها مربع است.