معنی فارسی cuckoomaiden
B1ککومایدن به دختر یا زنی اشاره دارد که در نقش پرستاری یا مراقبت از کودکان فعالیت میکند.
A young woman engaged in the care and nurturing of children.
- NOUN
example
معنی(example):
ککومایدن اغلب در حالی که به بچهها رسیدگی میکرد، میخواند.
مثال:
The cuckoomaiden often sang while tending to the children.
معنی(example):
به دلیل طبیعت پرورشدهندهاش، او را ککومایدن نامیدند.
مثال:
She was called the cuckoomaiden for her nurturing nature.
معنی فارسی کلمه cuckoomaiden
:
ککومایدن به دختر یا زنی اشاره دارد که در نقش پرستاری یا مراقبت از کودکان فعالیت میکند.