معنی فارسی cuckoomaid
B1ککوماید به زنی اشاره دارد که بهعنوان خدمتکار یا پرستار در خانهای کار میکند.
A woman employed to do housework, especially when taking care of children.
- NOUN
example
معنی(example):
ککوماید در حالی که خانواده دور بودند، خانه را تمیز کرد.
مثال:
The cuckoomaid cleaned the house while the family was away.
معنی(example):
به دلیل کار سختش، او به عنوان ککوماید شناخته شد.
مثال:
She was referred to as the cuckoomaid for her diligent work.
معنی فارسی کلمه cuckoomaid
:
ککوماید به زنی اشاره دارد که بهعنوان خدمتکار یا پرستار در خانهای کار میکند.