معنی فارسی cuckoldry
B1عمل و فرایند ککولد کردن، به معنای خیانت یک همسر به همسرش.
The practice or state of being a cuckold; infidelity involving the husband.
- NOUN
example
معنی(example):
ککولدری در بسیاری از متون تاریخی نمایان شده است.
مثال:
Cuckoldry has been represented in many historical texts.
معنی(example):
موضوعات ککولدری در فرهنگهای مختلف بررسی میشوند.
مثال:
The themes of cuckoldry are explored in various cultures.
معنی فارسی کلمه cuckoldry
:
عمل و فرایند ککولد کردن، به معنای خیانت یک همسر به همسرش.