معنی فارسی daddle

B1

دادل به معنی بی‌هدف گشتن یا وقت‌گذرانی است.

To wander aimlessly or spend time without a specific purpose.

example
معنی(example):

کودکان عاشق دادل زدن در حیات هستند.

مثال:

The kids love to daddle around the yard.

معنی(example):

او اغلب به جای انجام تکالیفش دادل می‌کرد.

مثال:

He would often daddle instead of doing his homework.

معنی فارسی کلمه daddle

: معنی daddle به فارسی

دادل به معنی بی‌هدف گشتن یا وقت‌گذرانی است.